از این روزمرگیهایی که نمینویسم!
سه شنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۷، ۰۶:۳۸ ب.ظ
۱. خستهم. اعصابم درد میکنه. کمرم تیر میکشه. ولی حالم خوبه. مقاومت حالم رو جا میاره.
۲. یعنی میتونم ادامهش بدم؟
۳. الان یهو ترجیح دادم این بند رو پاک کنم و حوصلهی تعویض اعداد رو هم نداشتم. آره خلاصه :))
۴. «چگونه به مدت طولانی از خانه بیرون نرویم؟» یا «ترک بدون درد اعتیاد بیرون رفتن» یا حتی «چگونه آپارتمانمان را قورت بدهیم». آره خلاصه. دارم استادتمام میشم. تابستون براتون کلاس میذارم. (هیچ میدونستید واژه «کلاس» در جمله قبلی «ایهام تناسب» داره؟ نمیدونستید؟ خوشا به احوال اونایی که نمیدونستن:)) )
۵. در نهایت، حالمان خوب است، اما تو باور نکن. تو نه. اون یکی. آره خودت. تو یه وقت باور نکنیا.
- ۹۷/۱۰/۱۸