ظاهر

توضیحی که درباره عنوان وبلاگ، در هدر مشاهده می‌کنید، توضیح اشتباهی‌ست که ناگهانی و به صورت آزمایشی شکل گرفت و بعدش امکان تصحیح از بین رفت! به‌جایش، «ساحل ابراز» را ببینید که توضیح مختصر و خوبی برای «ظاهر» است. ظاهر آدمی، ساحل بروزات اوست. هرچه که در او بماند، آخرش روزی به ساحل می‌رسد و از چشم‌هایش، آری از چشم‌هایش به بیرون می‌جهد.

از هر دری سخنی

جمعه, ۷ دی ۱۳۹۷، ۰۷:۲۰ ب.ظ

۱. قبلا گفته‌ام و بگذارید دوباره بگویم که وقتی با کسانی هستید، به گونه‌ای نباشید که وقتی می‌روید، پشت سرتان نفس راحت بکشند. این اصلا خوب نیست.

۲. امروز به تقریب سه ساعت راه رفته‌ام. بدترین حالت‌های من با حدود یک‌ونیم ساعت پیاده‌روی برطرف می‌شد. اما امروز... . بگذریم. بعضی از بن‌بست‌های طولانی تهران، به آخر دنیا شبیه‌ترند. دقیقا نمی‌دانم چگونه سر از آنجا در آوردم. کمی رعب‌انگیز بود. مجبورم کرد که از یافتن مترویی که باید در آن حوالی می‌بود، ناامید شوم و به بی‌آرتی رضایت دهم. گفته‌ام و بگذارید دوباره بگویم که یکی از خوبی‌های جدی تهران برای من این است که هرچه بروی، تمام نمی‌شود. و نه تنها تمام نمی‌شود، بلکه مجبورت می‌کند تا با وسیله برگردی و نشانت می‌دهد که چقدر راه آمده‌ای اما تمام نشده است هنوز. یک‌جورهایی به درد خودنمایی دچار است انگار!

۳-۱. به پسران سرزمینتان دستورپخت‌های ساده بگویید. فهم نکردن دستورپخت‌های غریب، جزئی از طبیعت وجودی‌شان است. بیایید درک‌مان کنید :)) - 

۳-۲. یک سوالی که برای من وجود دارد، این است که آیا واقعا شما با نودالیت سیر می‌شوید؟

۴. بی‌نهایت امیدوارم که پایان این شاهنامه خوش باشد. بی‌نهایت امیدوارم :)

۵. من نمی‌خواهم مغلوب این جنگ باقی بمانم.

۶. امروز هوا بس نامتعارفانه آلوده بود. یک جمعه را حداقل آوانس بدهید به ما شمالی‌ها. چه خبر است این همه دود و دم؟ 

۷. و در نهایت حافظ می‌فرماد که: حافظ ار سیم و زرت نیست چه شد شاکر باش *** چه به از دولت لطف سخن و طبع سلیم

  • ۹۷/۱۰/۰۷
  • محمدعلی ‌

تهران

نظرات  (۱۵)

  • مــاهان (ف.چ)
  • من فقط رضایت دادم اسکرین‌شات رو بذاری، نه که بیای بگی فلان و بهمان. ساده‌تر چی می‌خوای دیگه؟!
    پاسخ:
    ببین نمیگم پیچیده بود. فقط غریب بود. ناآشنا بود. پسران سرزمینت نمی‌دونن جعفری چیه و فرق پارمزان و موزارلا چیه. و حتی نمی‌دونن یک سیب‌زمینی وقتی چهارتکه بشه، هر تکه‌ش چطور سرخ میشه! - فقط خلالی بلدن :)) - فرق ماکارونی و اسپاگتی رو هم دیدی که نمی‌دونستن. آقا اینم مثل همون تشخیص رنگ هست. خانم‌ها بین کالباسی و صورتی فرق قائلن و ما نه. جعفری و شاهی واسمون یکیه و نخودی و بژ و کرمی هم همینطور :|
  • مــاهان (ف.چ)
  • ضمنا بهترین آشپزهای دنیا مرد هستن. الکی به خودت عیب نچسبون. 
    پاسخ:
    آره خب. ما هرچی بخوایم می‌تونیم انجام بدیم :)) در این که شکی نیست. ولی اولویت خواسته‌های من، آشپزی نبوده خب. 
    من ترجیح میدم به پسرم همونقدر آشپزی یاد بدم که به دخترم، که یاد بگیره هیچ کاری توی این جهان مخصوص یک جنس خاص نیست اینجوری از گرسنگی زجر نمیکشه، دعاگوی مادرشم هست:) 
    پاسخ:
    ولی پسرتون همونطور یاد نمیگیره که دخترتون یاد میگیره :)) حالا خودتون تجربه می‌کنید، درک می‌کنید :)
    من درباره چیزی که هنوز تجربه اش نکردم نمیتونم با قطعیت نظر بدم به نظرم همون طور که پدر و برادرم آشپزهای خوبی هستن پسرمم میتونه باشه. 
    پاسخ:
    اگه خودش بخواد و به آشپزی علاقه‌مند باشه، که بله خب. می‌تونه بهترین آشپز دنیا هم بشه. اما پسرا همونطور که به طور معمول از خاله‌بازی لذت نمی‌برن، آشپزی هم جزو علاقه‌هاشون نیست. یه همچین‌چیزی در واقع منظورم بود. اگه علاقه‌مند باشن که بله، بی‌شک می‌تونن :)
    خیلی چیزها بر اساس یه کلیشه تعیین میشن، اگر از همون ابتدا رنگها، اسباب بازی ها، لباس ها و بازی ها به دسته های دخترانه و پسرانه تقسیم نشن، این جنسیت زدگی به زودی از بین میره. 
    پاسخ:
    نه قبول ندارم. حرف من درباره جنسیت‌زدگی نبود. حرف من از علاقه و میل درونی بود. به نظر من دختر و پسر تفاوت‌هایی دارن. توی بچگی هیچ‌کس بهم نمی‌گفت عروسک‌بازی دخترونه‌ست یا فلانه و بیساره. حتی مادرم تلاش کرد برام عروسک هم بگیره :| اما درون من هیچ تمایلی بهش نداشت. وقتی کلی نگاه کنیم به دوجنسیت، می‌بینیم یه فرق‌هایی هست. نه لزوماً چیزایی که من گفتم. ولی به‌نظرم تفاوت سلیقه‌هایی دارن دو جنسیت.
  • 🦉 شباهنگ
  • تازه من برای دو وعده می‌خورمش نودالیتو
    پاسخ:
    یک نفر خصوصی کامنت داد که سیرش نمی‌کنه. فعلا یک به یک!
    + خوش به حال مراد ولی :))
    من اینقدر به این هوا عادت کردم که وقتی میرم شمال انگار میخوام خفه شم و نمیتونم نفس بکشم :/ قشنگ روز اول رو مشکل تنفسی دارم و همش میگم کی گفته تو شمال میشه نفس کشید :| اینهمه رطوبت داره بابا '_' 

    حالا باز برعکس تو من یه پسرعمو دارم لعنتی اینقدر دستپختش خوبه ^_^ کدبانوییه واس خودش :دی از من بیشتر آشپزی بلده :| 

    من و داداشم خیلی وقتا شده که شام نداشتیم و یه نوالیت درست کردیم و سیر شدیم :| 
    پاسخ:
    اوهوم. عادت میشه به مرور :)

    خدا حفظش کنه :))

    دو به یک به نفع سیرشوندگان :)) چی بگم والا :))
    ۲. ینی کلی راه میری؛ میری؛ هی میری؛ بعد برمیگردی، و بعد خوشحال میشی که انقدر رفتی؟:))))) بشین سر دَرسِت:| کنکور داری [آیکون ملاقه به دست، در جهت تهدید]
    ضمناً، برا چییییی به تهران میگی خودنماااا؟ [آیکون بالازدن رگ غیرت و فلان:|]
    ۳-۱. همچنین به دختران سرزمینم، از اون دسته که نیمرو رو هم می‌سوزونن:دی
    ۳-۲. یکم مایع ماکارونی بریزی روش، فکر کنم مشکلت حل بشه.
    پاسخ:
    ۲. نه به این صورت. میرم و میرم و میرم و میرم تا وقتی که سبک بشم و همه‌ی ذهنم خالی بشه. از اینکه این همه رفتم، احساس خوشحالی بهم دست نمیده، احساس خستگی دست میده :)) برای کسی که توی شهر خودش، هر روز حداقل سی‌دقیقه مسیر رو راه می‌رفته، اینکه هفته به هفته هیچ‌جایی نره، طاقت‌فرساست. من دوهفته بود که بیرون نرفته بودم. نیاز داشتم واقعا :|
    چون هی به رخ آدم می‌کشه تموم نشدنش رو :دی
    ۳-۱. :))
    ۳-۲. من که مشکلی ندارم؛ چون مصرف نودالیتی ندارم. سه چهار بار فقط خوردم که خب، خود نودالیت، سیرکننده نبود...
  • احمدرضا ‌‌
  • من با سه تا نودالیت سیر میشم :)
    ولی خوشمزست لعنتی. من نمیدونم چی تو اینه خوشمزش میکنه
    پاسخ:
    من جرئت نمی‌کنم سه‌تا با هم بخورم! یکیش هم زیاده. درسته که سیر نمی‌کنه ولی چربی و نمک زیادی داره... 
    آره، خوشمزه‌ست واقعاً :))
    + سه به دو به نفع سیرشوندگان!
    اون ۱-۳‌ای که بهار میگه منظورش خودشه :/ (ستاد خراب کردن دوستان) 
    بعد تازه ما حتی مورد داشتیم که تخم‌مرخ رو با همون پوست انداخته بود تو ماهیتابه و توقع داشته نیمرو شه :||| 
    پاسخ:
    خدا رحم کنه :))
  • بهــ ــار..
  • کی گفته پسرا از خاله بازی بدشون میاد؟ پسر خاله‌ی من یه خاله زنک و چندشی بود که نگو. اصولا اونو گرگان میگرفتن تو بازیا بعد من میرفتم نجاتش میدادم.
    رمز آشپزی یاد گرفتن شکمو بودنه. وسلام :)))
    من قبلا مثلا سال دهم هی میگفتم بابا سوپ و نودل و اینا چشه که ملت سیر نمیشن؟ الان مورد داشتم که با دو تا بشقاب ماکارونی هم بازم جا داشته باشم :/ چقد بد :/
    پاسخ:
    آقا کلی گفتم. اصلا خاله‌بازی اسمش روشه. «خاله»بازی! فلذا با خاله‌ها سر و کار داره دیگه :))


    دیدی میگن کفش پا بخوره جا باز می‌کنه؟ معده هم غذا بخوره، جا باز می‌کنه. الان جا باز کرده فقط. وگرنه دوتا بشقاب ماکارونی که زیادم غیرطبیعی نیست حالا :))
  • بهــ ــار..
  • بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
    ***** درسته که من فردا امتحان ریاضی دارم و کتاب درسی رو هنوز نگاه کردم و اینجا پخش باشم؟ 
    تو خودت مگه امتحان نداری اصلا؟ تازه اصلا نمیدونم امتحان چه ساعتیه :| کی باید برم سر ایستگاه :/ 

    + مخالفم. چون یه پسرعموی خاله زنک هم داشتم :| 
    + غیرطبیعی نیست؟ :||||| یا خدا. به من میگین قلقلی اون وقت :/
    پاسخ:
    از قضا منم فردا امتحان ریاضی دارم و کتاب درسی رو حتی نگاه هم نکردم :| هشت صبح هم دارم لعنتی رو. 

    + :))
    ++ اونقدرام غیرطبیعی نیست. سن رشده دیگه. بعضی اوقات بدن مصرفش زیاد میشه.
  • بهــ ــار..
  • بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
    منو سانسور میکنی؟ 
    ***** ***** ***** ***** ***** ***** ***** ***** ***** ***** ***** ***** ***** ***** ***** ***** *****
    :|
    پاسخ:
    دوباره شروع کردی؟ :))
  • بهــ ــار..
  • بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
    -_____-
    یه روز ازت انتقام می‌گیرم بابت همه‌ی کامنتای پرباری که ازم سانسور کردی. *** *** ** *** ***** :دی 
    پاسخ:
    باشه انتقام بگیر :دی
    طرز تهیه یک نودالیت خوشمزه سه دقیقه‌ای رو به من بیاموزید لطفا.
    اصلا چیز جالبی نیست که! :/
    یا اینکه من واقعا بلد نیستم. :(
    پاسخ:
    والا همون دستور پشت بسته رو اجرا می‌کنم فقط. سیرکننده نیست. حتی مغذی هم نیست. فقط خوشمزه هستش. مثل هله‌هوله‌های دیگه:)) البته سلیقه‌ایه. همونطور که خیلی‌ها از پفک بدشون میاد، اینم می‌تونه خوشمزه نباشه واسه برخی. طوری نیست که :)