هدیه
همیشه هدیه دادن برایم کار دشواری بوده. نه از جهت خرید و قیمت. بلکه از این جهت که هیچوقت نتوانستم مطمئن شوم که آیا هدیهام، مناسب هست یا نه. هدیه دادن کتاب کار سختتریست. برای خود من بارها، پیش آمده که یک کتاب و یک نویسنده، جهت فکرم را درباره موضوعی تغییر دادهاند، خوب یا بد. البته نظرم این است که خواندن هرکتابی، اگر زمینهی فهم آن را داشته باشی اشکالی ندارد. اما، در هدیه دادن، باید دقت کرد که اگر قرار است با این کتاب، جهتی ایجاد شود و فکری ریشه بگیرد، چه بهتر که مثبت باشد و چه بهتر تر، که با روحیات و استعدادهای شخص هم متناسب باشد. این مسئله، خیلی برای شخص من بغرنج است. چندساعتی که در سفر مشهد و در مسیر، با یکی از رفقا گذراندم، کمی مرا وسوسه کرد. و بالاخره، با اطمینانی نسبی، کتابی که هنوز کامل برایم فهم نشده را، هدیه دادم. امیدوارم که در انتخاب کتاب، اشتباه نکرده باشم. هرچند که هنوز راه تجربه، طولانی است و من، در ابتدای مسیر.
+ هدیهی کتاب شیرین است. چه دادنش، و چه گرفتنش. و البته این شیرینی برای کتابنخوانها نیست. که لذت کتاب را، فقط باید فهمید. و به تعبیر بهتری از حضرت علی: «هرکس که با کتابها آرامش یابد، راحتی و آسایش از او سلب نمیگردد.»