از غصهام آگاهی...
شنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۷، ۰۸:۵۵ ب.ظ
این تمام روزهای من، و تمام روز من است.
دیگر نخواهم نوشت. میدانم که این، عذاب بزرگیست برای کسی که معتاد نوشتن است. من هفتهی سوم را میخواهم. و تا بدان نرسم، نخواهم نوشت.
بگذار در این آخرین کلماتم - امیدی به رسیدن، به فهمیدن، به چشیدن هفتهی سوم ندارم - از تو یادی کنم. همین بس، که مرا، رویای مرا، خواستههای مرا، فهم مرا، انتظارات مرا، توانایی مرا، ترسهای مرا، امید مرا، وجود مرا ربودهای. مرا بی هیچ پایی رها کردهای و میگویی برو. میگویی مخواه. میگویی بساز. میگویی رها کن. به جانکاهترین لحظهٔ ناامیدی سوگند که ظلم است.
- ۹۷/۱۱/۲۷